lljjjjuiu


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 21:22 نويسنده آیــــلا |

 

پشت این نقاب خنده!

 

پشت این نقاب خنده!

پشت این نگاه شاد...

چهره ی خموش دیگری است...

که سالهای سال...

در سکوت و انزوای محض!

بی امید بی امید زیسته!

پشت این نقاب خنده...

هر زمان،به هر بهانه!

با تمام قلب خود گریستم!!!

 

پشت این نگاه شاد...

 

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:46 نويسنده آیــــلا |

 

چشمانم دیگر خسته اند

 از بس چشم به در دوخته اند

از بس چشم به انتظار تو بوده اند

چشم به انتظار تو

 انتظار آمدن تو

 انتظار دیدن تو

پس بیا....که زنده بودنم وابسته است به زنده بودن و دیدن تو!!

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:13 نويسنده آیــــلا |

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:3 نويسنده آیــــلا |


عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو ماله منی . عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب منزندگی می کنی .عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته . عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی . عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوستت دارم


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:35 نويسنده آیــــلا |

روزی آمد که دل بستم به تو،از سادگی خویش دل بستم به قلب بی وفای تو
روزها میگذشت و بیشتر عاشقت میشدم، یک لحظه صدایت را نمیشنیدم غرق در گریه میشدم
روزی تو را نمیدیدیم از این رو به آن رو میشدم!
گفتی آنچه که میخواهم باش ، از آنچه که میخواستی بهتر شدم
گفتی تنها برای من باش ، از همه گذشتم و تنها مال تو شدم
روزی آمد که من مال تو بودم و تو عاشق کسی دیگر
اینک تنها اشک است که از چشمان من میریزد
تنها شده ام ، باز هم مثل گذشته همدم غمها شده ام
راهی ندارم برای بازگشت ، به یاد دارم شبی دلم تنها به دنبال ذره ای محبت میگشت
نمیپرسم که چرا مرا تنها گذاشتی ، نمیپرسم که چرا قلبم را زیر پا گذاشتی
میدانستم تو نیز مثل همه …
نمیبخشم تو را …
دیگر مهم نیست بودنت ، احساس گناه میکنم در لحظه های بوسیدنت
نمیبخشم تو را ، این تو بودی که روزی گفتی با دنیا نیز عوض نمیکنم تو را
دنیا که سهل است ، تو حتی نفروختی به کسی دیگر مرا
مثل یک جنس کهنه ، دور انداختی مرا!
نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام
مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم
تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و  غم
تو را نمیبخشم ، و اینک روزی آمده که به خاطر تو حتی نمیریزد یک قطره اشکم!


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:33 نويسنده آیــــلا |

 
تمام خنده هایم را نذر کرده ام

تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا

عطر دستهایت ، دلتنگی ام را به باد می سپارد 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,ساعت 1:17 نويسنده آیــــلا |

چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی!
 

چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !
 

چه كودكانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی !
 

چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد!
 

 چه بیرحمانه! من سوختم

 


برچسب‌ها:
<-TagName->
+ تاريخ سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:,ساعت 11:10 نويسنده آیــــلا |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد